من هر روز از روی یک پل عابر پیاده رد میشم. هر روز وقتی از سرویس پیاده میشم باید از اون طرف اتوبان بیام به سمت مقابل و برای این کار از پل عابر پیاده رد میشم.

خیلی روزها پل خلوته و من تنها کسی هستم که روی اون راه میرم.

بعضی روزها اما افرادی از سمت مقابل میان و از کنارم رد میشن. یا گاهی صدای پای کسی رو میشنوم که پشت سر من از پله ها بالا میاد. 

بعضی آدم ها خیلی سریع از کنارم رد میشن. حتی سرشون رو بالا نمیارن که ببین چه کسی از روبه رو میاد. بعضی ها مودبانه کنار میکشند و راه رو برای عبور باز میکنند. بعضی ها مثل مرد جوان امروز، به صورتم زل میزنند و وقیحانه نگاه میکنند و طوری راه میروند که انگار کل پل متعلق به اونهاست. 

زندگی ما هم گاهی شبیه همین پله! فقط  همراه زندگیتون یا رفیقتونه که همراه شما و قدم به قدم با شما از پل عبور می کنه. باقی آدم ها میان و از کنارتون رد میشن. هیچ کسی هم نمیتونه روی پل ثابت باقی بمونه. همه رفتنی هستند. چه اون آدم مودب و چه اون آدم وقیح. 

آدم ها چه خوب و چه بد طی دوران زندگی  از کنارتون عبور میکنند و برای همیشه کنار شما نیستند. همکار، دوست، اعضای خانواده، بچه ها، مدیر و

****

در مورد همکلاسی و پست قبلی یه توضیح بدم: همکلاسی از اون مردهاییه که هرچی وارد بازار بشه قبل از دیگران ازش اطلاع داره و سعی میکنه تهیه شون کنه. این شامل انواع وسایل دیجیتال و کمک دیجیتال، ابزار مربوط به ماشین، لوازم دکوری، عطر و ادوکلن و مخصوصا انواع خوردنی هاست و چون خودش خیلی خوش سلیقه است، خرید کردن براش خیلی سخته! خیلی زیاد!

****

امروز یه چیزهایی رو که نمیتونستم رودررو به همکلاسی بگم براش نوشتم. نوشتن خیلی خوبه!

****

خدایا سپاسگزارم که من رو آدمی مسئولیت پذیر و کوشا آفریدی. کسی که میتونه تمرکز کنه و فکر کنه!

خدایا سپاسگزارم که آرامش رو به من هدیه دادی!


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سامانه آموزش الکترونیک ایتالیایی جاست 4دانلود Lisa بيماري هاي کليوي مرجع کنکور ایران اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس کهگیلویه وبویراحمد Clydesjg83m page Justin Sylvia