صبح زود بیدار شدم. همکلاسی میخواست بره شرکت و بعد هم نمایشگاه و من ساعت ده نوبت آرایشگاه داشتم و سریع هم باید برمیگشتم خونه  چون کپلچه خواب بود و خونه تنها بود . خیلی دلم میخواست با فاطمه قرار بذارم و ببینمش. یعنی با خودم گفته بودم این دفعه که میرم آرایشگاه باهاش قرار میذارم و کپلچه هم با همکلاسی میره شرکت. اما نمایشگاه رفتن همکلاسی نقشه هامو بهم ریخت. زودی رفتم آرایشگاه و حدود ساعت یازده و ربع خونه بودم. بعد هم مشغول پختن ته چین مرغ شدم. 

ساعت سه وقتی دیدیم همکلاسی نیومده، من و کپلچه ناهارمون رو خوردیم. چه ته چین خوشمزه ای هم شده بود جای همگی خالی. 

ساعت چهار همکلاسی اومد و بعد از خوردن ناهار و چای، رفت و خوابید. کپلچه هم کارتون تماشا میکنه.  منم قلموها و گواش ام رو آوردم و کمی نقاشی کشیدم. یه طاووس و یه رز صورتی. 

کپلچه اومد و گفت منم نقاسی بکشم؟ بهش گفتم کارتونت که تموم شد بیا و بکش! 

****

صبح دخترک رنگ کار که ابروهامو رنگ گذاشت، شروع کرد درد دل گفتن! 

قبلا از دوست پسر سابقش که ولش کرده بود گفته بود برام. این دفعه از مردی گفت که اومده توی زندگیش و یه جورایی دولتیه و معروف و مطلقه است و یه بچه داره! از من میپرسید به نظرت چه کار کنم! 

گفتم سعی کن بشناسیش. و قبل از اون، خودت رو بشناس. ببین  از زندگی چی میخوای! و این آدم چقدر میتونه همراهت باشه! 

نمیدونم اما من حس کردم این دختر فقط برای جایگزین کردن دوست سابقش که از حرفاش هم معلومه خیلی دوستش داشته و هنوز هم داره، میخواد با این آقا وارد رابطه ی جدی بشه. چون شرایط اون دوتا خیلی با هم متفاوته. 

این روزها میبینم که بیشتر افراد به جای عشق و همراهی و همدلی، دنبال پول و موقعیت اجتماعی و رفاه مادی هستند. 

چه پسر و چه دختر! پسرها هم اونقدر دخترها رو این دست و اون دست میکنند تا یکی پولدارتر با پدری با موقعیت بهتر و نصیبشون بشه. 

این روزها زندگی توی شهرهای بزرگ خیلی سخت شده! اعتماد کردن و شناختن خیلی سخت شده! 

نمیدونم سالهای آتی چی میشه!

یه چیزی! من موندم چرا هرکی به من میرسه سریعا قفل دلش رو باز میکنه! البته میدونم درد دل کردن برای آدم های غریبه شاید مطمئن تر و بی خطرتر از آشناها باشه!

****

خدایا تو خودت خوب میدونی من تمام سعی خودم رو میکنم تا رفتار مناسبی با کپلچه داشته باشم و به اندازه ی  سهم خودم در تربیتش، تلاش میکنم. لطفا کمک کن تا این بچه درست و مناسب بزرگ بشه و آموزش ببینه! 

خدایا مادرهامون رو به تو میسپرم. مراقبشون باش! 

خدایا کپل من رو هم حفظ کن! 

****

خدایا سپاسگزارم برای خونواده ی خوبم. برای دوستای مهربونم. برای رفقای عزیزم. برای روزگار غریبی که در اون بسر میبریم. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تجهیزات اداری و ام دی اف فانوس خیال اطلاعات فنی خودرو نمایندگی تعمیرات لوازم خانگی آموزش وردپرس | رادین وردپرس عین لام وبسایت رسمی لک موزیک MiSs-NaDia از من بپرسید!